میثم عبدی

و لا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصبر

میثم عبدی

و لا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصبر

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

"جنگ با استکبار ادامه دارد""، جواب رهبر انقلاب درخصوص سوال یک دانشجو در مورد چگونگی موضع کشور بعد از مذاکرات ورسیدن به توافق در برابر آمریکا بود. درست است رسیدن به توافق مانع استکبار ستیزی نیست و این نه تنها هیچ منافاتی با اسلام و صلح طلبی اسلام ندارد بلکه درست منطبق با آن است. استکبار ستیزی از جمله حقایق عالم وجود است و حقیقت تاریخ مصرف ندارد تا برای زمان یا مکان خاصی باشد. حقیقت در همه ازمنه و امکنه یکسان است. استکبار ستیزی و صلح با یکدیگر قابل جمع هستند. در مورد هر چیز باید به صورت کل نگریست وهمه ابعادش را با هم دید. یعنی زمانی که گفته میشود خدا، هم باید رحمانیت را درنظر گرفت و در عین حال سریع العقاب بودن را هم قبول کرد. پیامبر (ٌص) که رحمة للعالمین است، هم اشداء علی الکفار است و هم رحماء بینهم. اگر چه رحمت خداوند و پیامبر(ص) بر دیگر صفاتشان غلبه دارد اما این غلبه باعث نفی دیگر صفات نمیشود.طبق سنت معصومین و آموزه های قرآن با غیر مسلمانان باید با قسط و عدل و رافت اسلامی برخورد شود و این شیوه تا جایی اعتبار دارد که آنها علیه موجودیت اسلام و نظام اقدام نکرده باشند. حضرت علی (ع) مصداقی محسوس برای این امر است. زمانی که خوارج ابراز عقیده میکردند ونظر خود را بیان میکردند، حضرت علی(ع) با استدلال جوابشان را میداد و با رافت اسلامی با آنها برخورد میکرد و حتی جیره بیت المال خوارج را قطع نکرد. اما زمانی که توسط خوارج اخلال در جامعه ایجاد شد و امنیت اجتماعی را سلب کردند و شمشیر از رو بستند، اینجا دیگر جای سکوت و ترحم نبود و شدیدترین برخورد ها با آنها صورت گرفت که حضرت علی (ع) در جنگ نهروان خوارج را به درک واصل کرد. هر دو اقدام حضرت درست منطبق براسلام رحمانی است. اسلام دین صلح است و از صدر اسلام هر جهادی که صورت گرفته، ماهیت دفاعی داشته است یعنی دفاع ازکشور در برابر هجوم بیگانه، دفاع از مظلوم در برابر ظالم، دفاع از کسانی که دیگران مانع انتقال اسلام به آنها میشده است وقس علی هذا. این ویژگی نمایانگر این است که صلح یک اصل غیر قابل انفکاک از اسلام است. "الصلح الخیر" که در قرآن آمده است مهر تایید بر صلح طلبی اسلام میزند.در روابط و مناسبات بین کشورها باید صلح حاکم باشد، البته صلح از موضع یکسان. صلح همزیستی شرافتمندانه از جانب دو کشور است، نه همزیستی بیشرفانه از جانب دو کشور. یعنی همزیستی متجاوزگزانه از طرف یک دولت و همزیستی تسلیم و کرنش در برابر استکبار از طرف دولت دیگر. زمانی که یک دولت از موضع بالا به مسائل نگاه میکند و از زیاده خواهی بی اساس و خلاف عقل و منطق دست برنمیدارد، دم از صلح زدن مغایر با شرع است و این صلح همان تسلیم و تن به ظلم دادن و عین بی شرفی است. در طول عمر تاریخ این گونه مظلوم ها ، ظالم پرور بوده اند و عامل اصلی ظلم خودشان بوده اند که با فهم غلط از صلح ظالم را بر خود مسلط کرده اند. در واقع نتیجه ی جزء نگری "نومن ببعض و یکفر ببعض" میشود.

                               

اخیرا چیزی که ذهن من خیلی درگیرش بود و نمی تونستم فراموشش کنم و دنبال راه حلی برای حل و فصلش میگشتم،  این بود که آیا تسخیر لانه جاسوسی آمریکا قانونی و مجاز بود یا نه؟ آیا کار دانشجویان پیرو خط امام درست بود یا نه؟ واگر درست نبود چرا امام (ره) تاییدش کردند و انقلاب دوم نامیدند؟ بر اساس حقوق بین الملل سفارت هرکشور در خاک کشور دیگر از مصونیت کامل برخوردار است و تجاوز به آن تجاوز به خاک کشور متبوع قلمداد میشود. و از طرف دیگر از مسلمات احکام و آموزه های اسلام است، زمانی که عهدی با کسی بسته میشود، -اگرچه با کفار باشد - نباید آن را نقض کرد مگر آن که از طرف آنها نقض شده باشد. امام (ره) که خودش آنقدر مقید به قانون بودند وبقیه را هم به قانونمداری تشویق میکردند، مگر میشود که این عمل غیر قانونی ونامشروع را امضاء یا تایید کنند؟ پس از کمی مداقه و تفتیش در تاریخ دریافتم که طبق اسناد منتشر شده علیرغم این که کارکنان لانه جاسوسی پس از بالا رفتن اولین دانشجو از دیوار سفارت شروع به سوزاندن مدارک جاسوسی کردند، جمع اسناد باقیمانده بیش از هشتاد جلد کتاب شده است. این اسناد نمایانگر سناریوی براندازی جمهوری اسلامی از طرف آمریکا بود و در واقع این اقدام دانشجویان واکنشی در برابر کنش آمریکا یود. این اقدام باعث ابتر ماندن غرض طرف غربی شد. کار دانشجویان کاملا عقلی بود و مورد تایید عقل است. زیرا اگر توسط قرائن قطعی فهمیده شود که کسی قصد از بین بردن شما را دارد نمیشود گفت که بگذار اول او نقض تعهد بکند و مرا از بین ببرد بعد من او را از بین خواهم برد. این نوعی ساده اندیشی و به تعبیر دیگر حماقت است. از آنجایی که اسلام داروخانه ای است که دوای هر چیزی در آن یافت میشود به دنبال توجیه دینی تسخیر لانه جاسوسی بودم که به آیه شریفه 7و8 سوره برائت برخورد کردم که خداوند در این آیه به پیامبر اسلام میفرمایند: (نقل به مضمون) تا زمانی که مشرکان بر سر میثاق خود هستند نقض تعهد نکن ولی هیچ گاه مشرکان بر عهد خود پایبند نخواهند بود. برخی از مفسرین(شهید مطهری در کتاب جهاد) تفسیر کرده اند اگر طبق قرائن قطعی منقح شد که دشمن قصد حمله کردن و صدمه زدن دارد تو میتوانی پیشدستی کنی... اینجا بود که بیش از پیش بصیرت امام خمینی برایم روشن شد و به قول استادم خدا را شکر که امام شاگرد قرآن است و نه علوم سیاسی و نه جامعه شناسی و نه مدیریت...