میثم عبدی

و لا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصبر

میثم عبدی

و لا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصبر

"جنگ با استکبار ادامه دارد""، جواب رهبر انقلاب درخصوص سوال یک دانشجو در مورد چگونگی موضع کشور بعد از مذاکرات ورسیدن به توافق در برابر آمریکا بود. درست است رسیدن به توافق مانع استکبار ستیزی نیست و این نه تنها هیچ منافاتی با اسلام و صلح طلبی اسلام ندارد بلکه درست منطبق با آن است. استکبار ستیزی از جمله حقایق عالم وجود است و حقیقت تاریخ مصرف ندارد تا برای زمان یا مکان خاصی باشد. حقیقت در همه ازمنه و امکنه یکسان است. استکبار ستیزی و صلح با یکدیگر قابل جمع هستند. در مورد هر چیز باید به صورت کل نگریست وهمه ابعادش را با هم دید. یعنی زمانی که گفته میشود خدا، هم باید رحمانیت را درنظر گرفت و در عین حال سریع العقاب بودن را هم قبول کرد. پیامبر (ٌص) که رحمة للعالمین است، هم اشداء علی الکفار است و هم رحماء بینهم. اگر چه رحمت خداوند و پیامبر(ص) بر دیگر صفاتشان غلبه دارد اما این غلبه باعث نفی دیگر صفات نمیشود.طبق سنت معصومین و آموزه های قرآن با غیر مسلمانان باید با قسط و عدل و رافت اسلامی برخورد شود و این شیوه تا جایی اعتبار دارد که آنها علیه موجودیت اسلام و نظام اقدام نکرده باشند. حضرت علی (ع) مصداقی محسوس برای این امر است. زمانی که خوارج ابراز عقیده میکردند ونظر خود را بیان میکردند، حضرت علی(ع) با استدلال جوابشان را میداد و با رافت اسلامی با آنها برخورد میکرد و حتی جیره بیت المال خوارج را قطع نکرد. اما زمانی که توسط خوارج اخلال در جامعه ایجاد شد و امنیت اجتماعی را سلب کردند و شمشیر از رو بستند، اینجا دیگر جای سکوت و ترحم نبود و شدیدترین برخورد ها با آنها صورت گرفت که حضرت علی (ع) در جنگ نهروان خوارج را به درک واصل کرد. هر دو اقدام حضرت درست منطبق براسلام رحمانی است. اسلام دین صلح است و از صدر اسلام هر جهادی که صورت گرفته، ماهیت دفاعی داشته است یعنی دفاع ازکشور در برابر هجوم بیگانه، دفاع از مظلوم در برابر ظالم، دفاع از کسانی که دیگران مانع انتقال اسلام به آنها میشده است وقس علی هذا. این ویژگی نمایانگر این است که صلح یک اصل غیر قابل انفکاک از اسلام است. "الصلح الخیر" که در قرآن آمده است مهر تایید بر صلح طلبی اسلام میزند.در روابط و مناسبات بین کشورها باید صلح حاکم باشد، البته صلح از موضع یکسان. صلح همزیستی شرافتمندانه از جانب دو کشور است، نه همزیستی بیشرفانه از جانب دو کشور. یعنی همزیستی متجاوزگزانه از طرف یک دولت و همزیستی تسلیم و کرنش در برابر استکبار از طرف دولت دیگر. زمانی که یک دولت از موضع بالا به مسائل نگاه میکند و از زیاده خواهی بی اساس و خلاف عقل و منطق دست برنمیدارد، دم از صلح زدن مغایر با شرع است و این صلح همان تسلیم و تن به ظلم دادن و عین بی شرفی است. در طول عمر تاریخ این گونه مظلوم ها ، ظالم پرور بوده اند و عامل اصلی ظلم خودشان بوده اند که با فهم غلط از صلح ظالم را بر خود مسلط کرده اند. در واقع نتیجه ی جزء نگری "نومن ببعض و یکفر ببعض" میشود.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی