میثم عبدی

و لا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصبر

میثم عبدی

و لا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصبر

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

علم و دانش مقوله ای است که اعتلای یک کشور تا حد زیادی بستگی به آن دارد و باید مورد توجه عام و خاص قرار بگیرد. امروزه کشور هایی که از علم و دانش بیشتری برخودار هستند و به اصطلاح قدرتمند تر از دیگر کشور ها هستند، آنچه را که مورد تایید خودشان است بر دیگران تحمیل می کنند. اگر علم پیشرفت بکند، مسلما ابعاد دیگر مثل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و دیگر ابعاد هم پیشرفت خواهند کرد.البته آن علمی مد نظر است که همراه با اخلاق و ایمان باشد، در غیر این صورت در همان باتلاقی فرو خواهیم رفت که قبل از ما آمریکا و اروپا فرو رفته اند. چرا که آنها علم را در خدمت مادیات و تعلقات و تعینات دنیوی قرار داده اند و این گونه تعلیل می کنند که موتور پیشرفت در غرب زمانی شروع به حرکت کرد که آنها از دین دست کشیده بودند و به رنسانس روی آورده بودند. نکته قابل توجه این است که دین در اروپا دوران قرون وسطی با دین در کشور های اسلامی تفاوت عمده ای دارد. کلیسا در آن دوران با هر نظریه علمی مخالفت می کرد و آنها را منافی با دین میدید مثل گرد بودن کره زمین که نظریه گالیله بود که در نهایت گالیله را مجبور به توبه کردند. این در حالی است که در آن زمان اسلام و پیامبر اسلام امت خود را دعوت به یادگیری علوم مختلف میکرد که یک حدیث معروف دارند که علم را فرا بگیرید اگرپه در چین باشد و یا در حدیثی دیگر میفرمایند: مداد العلما افضل من دما الشهدا.بنا براین نه تنها دین و ایمان و اخلاق منافاتی ندارد بلکه باعث رشد و پیشرفت علمی در جامعه می شود. آزاد اندیشی نیاز حیاطی است برای پیشرفت علوم در همه ی زمینه ها. آزاد اندیشی، بی بند و باری نیست و به معنای زیر سوال بردن اصول نیست و از طرف دیگر بحث انسداد نباید پیش بیاید و به قولی نه اولی است و نه دومی بلکه "امر بین الامرین" است.

یکی از معضلاتی است که قریب به اتفاق آحاد جامعه با آن رو به رو هستند چیستی مفهوم آزادی است. یعنی آزادی چیست؟ تا کجا باید آزاد بود؟ و حد و حدود آزادی تا کجاست؟ و...

حاد ترین مشکل جامعه این است که آداب و چگونگی آزادی فرهنگ سازی نشده است و عوام از آن بی اطلاع هستند. آزادی یک امر آموختنی است و هر کس وظیفه دارد نسبت به آن اطلاع کسب کند. در غیر این صورت جوامع غرب و لیبرال آنچه را که میخواهند به اسم آزادی به دیگران القا میکنند. مثلا همجنس گرایی را آزادی مینامند و مانع کسانی میشوند که با این مقوله مخالف هستند، در حالی که همجنس گرایی خود مانع آزادی است. برای درک بهتر مفهوم آزادی باید دانست هدف از خلقت انسان چیست؟ خداوند انسان را مختار آفریده است و آزادی جزئی از فطرت انسان است. هدف از خلقت انسان رسیدن به کمال است و آنچه که مکمل این  هدف باشد و در راه نیل به آن کمک کند آزادی است و چیزی که مانع کمال باشد مانع آزادی است. شهید مطهری میفرمایند: آزادی دو رکن دارد: 1- تسلیم 2- عصیان. تسلیم در برابر هدف و عصیان نسبت به موانعی که انسان را از هدف باز می دارد.

بعضا دیده میشود افراد با تعبیر "لا اکراه فی الدین" (هیچ اجباری در دین نیست) هر عمل ناپسندی را توجیه می کنند. عدم اجبار در صورتی است که فرد مسلمان نباشد یعنی مثلا یک مسیحی و یک یهودی آزادند که در حوزه فردی هرعقیده ای داشته باشند ولی اگر بخواهند دین خود را بسط و گسترش دهند جلوی این کار گرفته میشود.بله درست است هیچ اجباری در دین نیست، البته تا زمانی که اسلام را به عنوان مکتب و ایدئولوژی خود انتخاب نکرده باشد. مانند این که هیچ اجباری در به دانشگاه آمدن نیست ولی وقتی که به دانشگاه آمدی باید همه ی مقررات و ضوابط دانشگاه را رعایت کنی.