علم و دانش مقوله ای است که اعتلای یک کشور تا حد زیادی بستگی به آن دارد و باید مورد توجه عام و خاص قرار بگیرد. امروزه کشور هایی که از علم و دانش بیشتری برخودار هستند و به اصطلاح قدرتمند تر از دیگر کشور ها هستند، آنچه را که مورد تایید خودشان است بر دیگران تحمیل می کنند. اگر علم پیشرفت بکند، مسلما ابعاد دیگر مثل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و دیگر ابعاد هم پیشرفت خواهند کرد.البته آن علمی مد نظر است که همراه با اخلاق و ایمان باشد، در غیر این صورت در همان باتلاقی فرو خواهیم رفت که قبل از ما آمریکا و اروپا فرو رفته اند. چرا که آنها علم را در خدمت مادیات و تعلقات و تعینات دنیوی قرار داده اند و این گونه تعلیل می کنند که موتور پیشرفت در غرب زمانی شروع به حرکت کرد که آنها از دین دست کشیده بودند و به رنسانس روی آورده بودند. نکته قابل توجه این است که دین در اروپا دوران قرون وسطی با دین در کشور های اسلامی تفاوت عمده ای دارد. کلیسا در آن دوران با هر نظریه علمی مخالفت می کرد و آنها را منافی با دین میدید مثل گرد بودن کره زمین که نظریه گالیله بود که در نهایت گالیله را مجبور به توبه کردند. این در حالی است که در آن زمان اسلام و پیامبر اسلام امت خود را دعوت به یادگیری علوم مختلف میکرد که یک حدیث معروف دارند که علم را فرا بگیرید اگرپه در چین باشد و یا در حدیثی دیگر میفرمایند: مداد العلما افضل من دما الشهدا.بنا براین نه تنها دین و ایمان و اخلاق منافاتی ندارد بلکه باعث رشد و پیشرفت علمی در جامعه می شود. آزاد اندیشی نیاز حیاطی است برای پیشرفت علوم در همه ی زمینه ها. آزاد اندیشی، بی بند و باری نیست و به معنای زیر سوال بردن اصول نیست و از طرف دیگر بحث انسداد نباید پیش بیاید و به قولی نه اولی است و نه دومی بلکه "امر بین الامرین" است.